1- معاملى
2- قرضى(1)
1 عرفاً اجناس مورد معامله از يك جنس شناخته شود.
2- اجناس مورد معامله از چيزهايى باشد كه با وزن كردن يا پيمانه كردن خريد و فروش مى شود.(2)
1- اگر مقدارى از جنسى را كه با وزن يا پيمانه مى فروشند, زيادتر از همان جنس بفروشد, مثلاً يك من گندم را به يك من و نيم گندم بفروشد ربا و حرام است . بلكه اگر يكى از دو جنس , سالم و ديگرى معيوب , يا جنس يكى خوب و جنس ديگر بد باشد, يا بايكديگر تفاوت قيمت داشته باشند چنانچه بيشتر از مقدارى كه مى دهد بگيرد باز هم ربا و حرام است .(3)
مس درست با مس شكسته
برنج صدرى با برنج گرده
خريدو فروش در صورتى كه اضافه بگيرد ربا و حرام است .(4)
طلاى ساخته با طلاى نساخته
روغن حيوانى با پنير
2- اگر چيزى را كه اضافه مى گيرد غير از جنسى باشد كه مى فروشد; مثلاً يك تن گندم را به يك تن و هزار تومان پول بفروشد باز هم ربا و حرام است , بلكه اگر چيزى زيادتر نگيرد ولى شرط كند كه خريدار عملى براى او انجام دهد ربا و حرام مى باشد.(5)
3- جنسى را كه در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه مى فروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله خ مى كنند, اگر در شهرى كه آن را با وزن يا پيمانه مى فروشند زيادتر بگيرند ربا و حرام است و در شهر ديگر ربانيست .(6)
4- در مثل اسكناس و دينار كاغذى و ساير پولهاى كاغذى ; مثل دلار و ليرهء تركى رباى غير قرضى تحقق دپيدا نمى كند و جايز است معاوضه نقدى بعضى از آنها را با بعضى ديگر به زياده و كم . اما رباى قرضى در تمام آنهات تحقق پيدا مى كند و جايز نيست قرض دادن ده دينار به دوازده دينار.(7)
5- اگر جنسى را كه مى فروشند و عوض مى گيرند از يك چيز به عمل آمده باشد بايد در معامله زيادى حنگيرند. پس اگر يك من روغن حيوانى بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد ربا و حرام است و احتياطث واجب آنست كه اگر ميوهء رسيده را با ميوهء نارس معامله كند زيادى نگيرد.(8)