ضمان آن است كه انسان متعهّد شود بدهى كسى را بپردازد و طلبكار قول كند.(1)
ضامن و طلبكار بالغ , عاقل , رشيد و مختار باشند.
طلبكار به سبب ورشكستگى , از طرف حاكم شرع , از تصرف در اموالش منع نشده باشد.
بدهى بدهكار قطعى باشد, پس اگر بخواهد از كسى قرض كند, تا قرض نكرده ضمان صحيح نيست .
طلبكار و بدهكار و جنس بدهى مشخص باشد; يعنى مبهم و مردّد نباشد.
و بنابر احتياط واجب , ضمان ,منجّز باشد ; يعنى براى ضمانت خود شرطى نگذارد. (2)
1- اگر طلبكار طلب خود را به ضامن ببخشد, ضامن نمى تواند از بدهكار چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد, نمى تواند آن مقدار را مطالبه كند.(3)
2- اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد, نمى تواند از ضامن شدن خود برگردد.(4)
3- ضامن و طلبكار مى توانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند, ضمانت ضامن را به هم بزنند. (6)
4- اگر شخصى بدون اجازه بدهكار, ضامن شود كه بدهى او را بدهد, نمى تواند چيزى از او بگيرد.(5)