انسان بايد در سفر, با شرايطى كه خواهد آمد, نمازهاى چهار ركعتى را دو ركعت (يعنى شكسته ) به جا آورد:
1 سفر او كمتر از هشت فرسخِ شرعى (1) نباشد.
2 از اوّل مسافرت قصد پيمودن هشت فسخ را داشته باشد.
3 به حدّ ترخّص برسد.
4 در بين راه , پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود بر نگردد.
5 نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند.
6 براى كار حرام سفر نكند و خود سفر هم حرام نباشد.
7 بيابانگرد نباشد.
8 شغل او مسافرت نباشد.(2)
1 كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است , اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شكسته بخواند, ولى اگر رفتن كمتر از چهار فرسخ باشد, مثلاً سه فرسخ مى رود و پنج فرسخ برمى گردد, بايد نماز را تمام بخواند.(3)
2 اگر شك كند كه سفرش هشت فرسخ است يا كمتر:
اگر تحقيق كردن برايش مشقت ندارد: بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند.
اگر تحقيق كردن برايش مشقت دارد: بايد نمازش را تمام بخواند(4).
3 اگر بين دو محلى كه فاصلهء آنها كمتر از چهار فرسخ است , چند مرتبه رفت و آمد كند, گرچه روى هم رفته هشت فرسخ شود, بايد نماز را تمام بخواند.(5)
4 اگر شهر ديوار دارد, بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد بايد از خانه هاى آخر شهر حساب كند.(6)
5 اگر به جايى مى رود كه دو راه دارد; يك راه آن كمتر از هشت فرسخ است و راه ديگرش هشت فرسخ يا بيشتر, اگر از راهى كه هشت فرسخ است برود, بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود بايد نماز را چهار ركعتى بخواند.(7)
1 اگر از ابتدا قصد مسافرت هشت فرسخ نداشته باشد و به جايى مسافرت كند كه كمتر از هشت فرسخ است و بعد از رسيدن به آن جا, تصميم بگيرد كه سفر را ادامه دهد, پس اگر بخواهد:
هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و برگردد, و مجموعِ رفت و برگشت , كمتر از هشت فرسخ نباشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
به جايى برود كه با مقدار راهِ آمده , هشت فرسخ مى شود و خود به تنهايى هشت فرسخ نيست , چون از اوّل قصد هشت فرسخ را نداشته , نمازش تمام است .(8)
2 كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است , مانند فرزند كه همراه پدر و مادر به سفر مى رود يا سربازى كه با فرمانده است , چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است , بايد نماز را شكسته بخواند.(9)
1 كسى كه به مسافرت مى رود, وقتى كه به حدّ ترخص رسيد بايد نماز را شكسته بخواند; يعنى حداقل به مقدارى دور شود كه ديوارهاى آنجا را نبيند و اذان آنجا را هم نشنود و چنانچه كمتر از اين مقدار دور شود بايد تمام بخواند.(10)
2 هرگاه شهر يا روستا در بلندى باشد كه از دور ديده شود, يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند, كسى كه از آن شهر يا روستا مسافرت مى كند, وقتى به اندازه اى دور شودكه اگر آن شهر و زمين هموار بود, ديوارش از آنجا ديده نمى شد, بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد, بايد ملاحظهء معمول را بنمايد.(11)
3 اگر از محلى مسافرت مى كند كه خانه و ديوار ندارد, وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت , از آنجا ديده نمى شد, و اذان آنجا را نيز نمى شنود, بايد نماز را شكسته بخواند.(12)
4 كسى كه به سفر مى رود, اگر به جايى برسد كه اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند, يا ديوارها را نبيند و صداى اذان را بشنود, چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند, بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.(13)
5 مسافرى كه به وطنش بر مى گردد, وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود, بايد نماز را تمام بخواند, ولى اگر به جايى مى رود كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند, بنابراحتياط واجب ,بايد نماز را تاءخير بيندازد تا به منزل برسد, يا نماز را هم تمام و هم شكسته بخواند.(14)
اگر در بين راه از ادامهء سفر منصرف شود:
پيش از رسيدن به چهار فرسخ منصرف شود, بايد نماز را تمام بخواند.
بعد از رسيدن به چهار فرسخ :
1 بخواهد همانجا بماند و بعد از ده روز برگردد ـ 2 مردّد شود كه بماند يا برگردد:
نماز را تمام بخواند.
3 بخواهد برگردد, بايد نماز را شكسته بخواند.(15)
1 كسى كه مى خواهد, در بين راه , پيش از پيمودن هشت فرسخ , از وطن خود عبور كند, يا ده روز در محلى بماند, بايد نماز راتمام بخواند, چون با رسيدن به وطن يا جايى كه ده روز مى ماند, سفر تمام مى شود و اين سفر كمتر از هشت فرسخ است .(16)
2 اگر در سفر, پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا جايى ده روز در محلى بماند, اگر باقيماندهء سفر هشت فرسخ باشد, يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد, بايد در باقيمانده ءسفر, نماز را شكسته بخواند.(17)
1 اگر سفر, به خودى خود حرام باشد; مثل فرار از جبههء جهاد, يا براى كار حرام باشد; مانند سفر براى سرقت , در چنين سفرى نماز تمام است .(18)
2 كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمى كند, اگر چه معصيتى انجام دهد; مثلاً غيبت كند, بايد نماز را شكسته بخواند.(19)
1 صحرانشينانى كه در بيابانها گردش مى كنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حيوانهايشان پيدا كنند مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى روند, در اين سفرها بايد نماز را تمام بخوانند.(20)
2 اگر صحرانشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند, بايد نماز را شكسته بخواند.(21)
1 كسى كه شغل او مسافرت است ; مانند خلبان , ملوان و راننده , در سفرهايى كه شغل اوست بايد در غير سفر اوّل نماز را تمام بخواند, ولى در سفر اوّل , هر چند طول بكشد, نمازش شكسته است .(22)
2 كسى كه شغلش مسافرت است , اگر براى كار ديگرى ; مثلاً براى زيارت يا حج مسافرت كند, بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر مثلاً راننده مسافران را مى برد و كرآيْ مى گيرد و خودش نيز زيارت مى كند, بايد نمازش را تمام بخواند.(23)
3 راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كند, شغل او مسافرت نيست و چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود, بايد نماز را شكسته بخواند.(24)
4 كسى كه شغلش مسافرت است , اگر ده روز يا بيشتر در وطن يا غيروطن بماند و به مسافرت شغلى نرود, بايد در سفر اوّلى كه بعد از ده روز مى رود, نماز را شكسته بخواند.(25)
س ـ شخصى در يك شركت , ناظر خريد است , چند سال است كه هر روز صبح از وطن خود به محل كار كه بيش از حدّ شرعى فاصله دارد مى رود و غروب بر مى گردد و گاهى شخصاً رانندگى مى كند,آيا اين شخص مسافر است يا دائم السفر؟
ج ـ در محل كار و بين راه حكم مسافر دارد.(26)