محرم و نامحرم

محرم كسى است كه در نگاه به او و نگاه او محدويتى كه نسبت به ساير افراد هست نيم باشد. و ازدواج با او حرام است , بجز شوهر و همسر كه خود با ازدواج محرم مى شوند.

اسباب محرميت :

1ـ نسب ـ همزاد بودن ,

2ـ سبب ـ ازدواج ,

3ـ رضاع ـ شير دادن

محارم نسبى

هفت دسته از زنها و مردها به سبب خويشاوندى بر يكديگر محرمند و نمى توانند با هم ازدواج كنند:

1ـ مادر و مادر بزرگ .

2ـ دختر و دختر فرزند.

3ـ خواهر.

4ـ خواهرزاده (دختر خواهر).

5ـ برادر زاده (دختر برادر).

6ـ عمه (عمهء خودش به عمهء پدر و مادرش ).

7ـ خاله (خالهء خودش و خالهء پدر و مادرش ).

دو مسأله :

1ـ عمهء عمه و خالهء خاله در صورتى كه عمه و خالهء پدر يا مادر نباشند, محرم نيستند ; مثل اين كه عمهء انسان با پدر روى , فقط از طريق مادر منسوب باشد كه در اين صورت عمهء عمه , عمهء پدر نمى باشد(1).

2ـ بجز افرادى كه نوشته شد و برخى افراد ديگر كه به سبب شير خوردن محرم مى شوند زنها و دخترهاى ديگر نامحرمند, حتى همسر برادر و خواهر همسر, گر چه ازدواج با خواهر زن تا مدتى كه خواهرش همسر اوست حرام مى باشد, يعنى ازدواج با دو خواهر جايز نيست , مگر آنكه اولى را طلاق بدهد يا از دنيا برود(2).

افرادى كه بر دخترها و زنان محرمند:

1ـ پدر و پدر بزرگ .

2ـ پسر و پسر فرزند (نوه ).

3ـ برادر.

4ـ خواهرزاده (پسر خواهر).

5ـ برادر زاده (پسر برادر).

6ـ عمو (عموى خودش و عموى پدر و مادرش ).

7ـ دايى (دايى خودش و دايى پدر و مادرش ).(3)

محارم سببى

افرادى كه به واسطهء ازدواج بر پسرها و مردها محرم مى شوند عبارتند از:

1ـ همسر

2ـ مادر همسر و مادر بزرگ او.

3ـ دختر همسر, هر چند دختر خودش نباشد. (در صورتى كه با آن زن همبستر شده باشد و عقد تنها سبب محرميت نمى شود.)

4ـ زن پدر (نامادرى ).

5ـ زن پسر (عروس )(4)

افرادى كه به واسطهء ازدواج بر دخترها و زنها محرم مى شوند عبارتند از:

1ـ شوهر.

2ـ پدر شوهر و پدر بزرگ او.

3ـ پسر شوهر, هر چندفرزند خودش نباشد و نوهء او.

4ـ شوهر مادر (به شرط آن كه با هم آميزش كرده باشند).

5ـ شوهر دختر (داماد) (5)

به جز اين افراد و برخى كه به سبب شير خوردن محرم مى شوند, ديگر مردها نامحرمند, حتى شوهر خواهر و برادر شوهر.(6) ولى همچنانكه گذشت ازدواج با شوهر خواهر حرام است .

محارم رضاعى

اگر كودكى با شرايطى كه خواهد آمد, از زنى شير بخورد, موجب محرميت برخى افراد مى شود.

شرايط شير دادنى كه سبب محرميت مى شود:

كودك , شير زن زنده را بخورد.

شير آن زن از حرام نباشد (شير مادرى كه از زنا حامله شده فايده ندارد).

كودك شير, را از پستان بمكد (اگر بدوشند و به او بدهند فايده ندارد).

شير خالص باشد (با چيزى مخلوط نكرده باشند).

دو سال بچه تمام نشده باشد (يعنى 24ماه قمرى ).

شير از يك شوهر باشد (زنى كه از شير خود كودكى را چند مرتبه شير دهد, بعد شوهر ديگرى اختيار كند و از آن شوهر نيز شيردار شود و شيردادن را تكميل كند, اينگونه شيردادن سبب محرميت نمى شود).

كودك , به سبب بيمارى شير راقى نكند.

حداقل يك شبانه روز شير سير بخورد و در بين آن , غذا يا شير زن ديگرى را نخورد, يا 15مرتبه شير بخورد و در بين 15مرتبه شير زن ديگرى را نخورد. يا مقدارى شير بخورد كه باعث رويش گوشت ومحكم شدن استخوان كودك شود.(7)

اگر كودكى كه شير خورده , پسر باشد با اين افراد محرم مى شود:

1ـ زنى كه به او شير داده .

2ـ مادر و مادربزرگ آن زنى .

3ـ خواهران آن زنى

4ـ دختران و نوه هاى او

5ـ عمه و خالهء آن زن

و شوهر آن زن كه از او شيردار شده نيز پدر رضاعى اين كودك به حساب مى آيد.

و اگر كودكى كه شير خورده , دختر باشد, با اين افراد محرم مى شود:

1ـ شوهر زنى كه كودك را شير داده و شير از اوست .

2ـ پدر آن شوهر

3ـ پسرها و نوه هاى او

4ـ برادران او

5ـ عمو و دايى او

6ـ برادران آن زن كه او را شير داده است

7ـ فرزندان و نو ه هاى آن زن

8ـ پدر و پدربزرگ او

9ـ عمو و دائى او

و زنى كه به او شير داده مادر رضاعى او به حساب مى آيد

افرادى كه گفته شد تنها به كودكى كه شير خورده است محرم مى شوند, نه با خويشاوندان او, حتى به پدر و برادران وى هم محرم نمى شوند(8).

محارم سببى

افرادى كه به واسطهء ازدواج بر پسرها و مردها محرم مى شوند عبارتند از:

1ـ همسر

2ـ مادر همسر و مادر بزرگ او.

3ـ دختر همسر, هر چند دختر خودش نباشد. (در صورتى كه با آن زن همبستر شده باشد و عقد تنها سبب محرميت نمى شود.)

4ـ زن پدر (نامادرى ).

5ـ زن پسر (عروس ).(9)

افرادى كه به واسطهء ازدواج بر دخترها و زنها محرم مى شوند عبارتند از:

1ـ شوهر.

2ـ پدر شوهر و پدر بزرگ او.

3ـ پسر شوهر, هر چندفرزند خودش نباشد و نوهء او.

4ـ شوهر مادر (به شرط آن كه با هم آميزش كرده باشند).

5ـ شوهر دختر(داماد)(10)

به جز اين افراد و برخى كه به سبب شير خوردن محرم مى شوند, ديگر مردها نامحرمند, حتى شوهر خواهر و برادر شوهر.>] ولى همچنانكه گذشت ازدواج با(11) شوهر خواهر حرام است .

محارم رضاعى

اگر كودكى با شرايطى كه خواهد آمد, از زنى شير بخورد, موجب محرميت برخى افراد مى شود.

شرايط شير دادنى كه سبب محرميت مى شود:

كودك , شير زن زنده را بخورد.

شير آن زن از حرام نباشد (شير مادرى كه از زنا حامله شده فايده ندارد).

كودك شير, را از پستان بمكد (اگر بدوشند و به او بدهند فايده ندارد).

شير خالص باشد (با چيزى مخلوط نكرده باشند).

دو سال بچه تمام نشده باشد (يعنى 24ماه قمرى ).

شير از يك شوهر باشد (زنى كه از شير خود كودكى را چند مرتبه شير دهد, بعد شوهر ديگرى اختيار كند و از آن شوهر نيز شيردار شود و شيردادن را تكميل كند, اينگونه شيردادن سبب محرميت نمى شود).

كودك , به سبب بيمارى شير راقى نكند.

حداقل يك شبانه روز شير سير بخورد و در بين آن , غذا يا شير زن ديگرى را نخورد, يا 15مرتبه شير بخورد و در بين 15مرتبه شير زن ديگرى را نخورد. يا مقدارى شير بخورد كه باعث رويش گوشت و محكم شدن استخوان كودك شود.(12)

اگر كودكى كه شير خورده , پسر باشد با اين افراد محرم مى شود:

1ـ زنى كه به او شير داده .

2ـ مادر و مادربزرگ آن زنى .

3ـ خواهران آن زنى

4ـ دختران و نوه هاى او

5ـ عمه و خالهء آن زن

و شوهر آن زن كه از او شيردار شده نيز پدر رضاعى اين كودك به حساب مى آيد. و اگر كودكى كه شير خورده , دختر باشد, با اين افراد محرم مى شود:

1ـ شوهر زنى كه كودك را شير داده و شير از اوست .

2ـ پدر آن شوهر

3ـ پسرها و نوه هاى او

4ـ برادران او

5ـ عمو و دايى او

6ـ برادران آن زن كه او را شير داده است 7ـ فرزندان و نو ه هاى آن زن 8ـ پدر و پدربزرگ او 9ـ عمو و دائى او و زنى كه به او شير داده مادر رضاعى او به حساب مى آيد افرادى كه گفته شد تنها به كودكى كه شير خورده است محرم مى شوند, نه باب خويشاوندان او, حتى به پدر و برادران وى هم محرم نمى شوند.(13)


1 - تحرير الوسيله , ج 2 كتاب النكاح , ص 263ـ 264
2 - همان , ص 280 م 15
3 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 263ـ 264كتاب النكاح .
4 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 277 م 1
5 - همان , ص 277 م 1
6 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 280 م 15
7 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 265و توضيح المسائل , م 2474
8 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 268 م 7
9 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 277 م 1
10 - همان , ص 277 م 1
11 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 280 م 15
12 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 265و توضيح المسائل , م 2474
13 - تحرير الوسيله , ج 2 ص 268 م 7