1- فروختن و اجاره دادن خانه يا وسيله اى ديگر براى استفادهء حرام , كار حرامى است و معامله هم باطل است(1) .
2- خريد و فروش , نگهدارى , نوشتن , خواندن و درس دادن كتابهاى گمراه كننده حرام است , مگر زمانى كه براى هدفى صحيح باشد; مثلاً براى پاسخ دادن به اشكالهاى آن .(2)
3- مخلوط كردن جنسى كه مى فروشد با چيزى كه ارزش ندارد, يا ارزش آن كمتر است , كه به آن غش گويند. حرام مى باشد; مثل آن كه برنج اعلا را با غير اعلا مخلوط كند و به عنوان برنج خوب بفروشد و يا شير را با آب مخلوط كند و بفروشد.(3)
4- جنس وقف شده را نمى توان فروخت , مگر در صورتى كه خراب شده باشد و قابل استفاده نباشد; مانند فرش مسجد كه قابل استفاده براى آن مسجد يا مسجد ديگرى نباشد.(4)
5- خريد و فروش خانه يا چيز ديگرى كه به كسى اجاره داده , اشكال ندارد ولى استفادهء آن در مدت اجاره براى كسى است كه آن را اجاره كرده است(5) .
6- در معامله بايد خصوصيات جنسى كه خريد و فروش مى كنند معلوم باشد, ولى گفتن خصوصياتى كه گفتن و نگفتن آنها تأثيرى در ميل و رغبت مردم نسبت به آن كالا ندارد, لازم نيست .(6)
7- خريد و فروش دو كالاى همجنس كه با وزن يا پيمانه مى فروشند به زيادتر <رِبا> و حرام است ; مثلاً يك تن گندم بدهد و يك تن و 2كيلوگرم بگيرد.(7)
8- هنگام خريد و فروش , طرفين معامله ; يعنى فروشنده و خريدار ممكن است مال و قيمت آن را نقد تحويل دهند يا به زمان ديگرى موكول كنند. بنابر اين معامله از اين جهت ممكن است يكى از چهار حالت زير را داشته باشد:
كالا نقد و قيمت آن هم نقد يعنى فروشنده هم اكنون مال را مى دهد و خريدار هم قيمت آن را تحويل .مى دهد كه به آن <معاملهء نقدى > مى گويند. كالا نسيه و قيمت آن هم نسيه يعنى صيغه معامله را اجرا مى كنند و تحويل قيمت و كالا را به آينده موكول مى كنند. چنين معامله اى را <دَين به دَين > مى گويند. كالا نقد و قيمت آن نسيه يعنى فروشنده كالا را تحويل مى دهد كه قيمت آن را در آينده بگيرد. به آن <معاملهء نسيه > مى گويند. كالا نسيه و قيمت نقد يعنى خريدار قيمت كالا را مى پردازد تا در آينده جنس را تحويل بگيرد. كه ,<معاملهء سلف > نام دارد.(8)