براى حفظ جان انسانها و سلامتى جسم و روح آنها و بقاى نسلها و احترام به حقوق ديگران , قوانين و مقرراتى در رابطه با خوراكيها و آشاميدنيها در فقه اسلامى وجود دارد كه به بيان برخى از آنها مى پردازيم :
1ـ گياهى : 1ـ ميوه ها, 2ـ سبزيجات
2ـ حيوانى : 1ـ چهار پايان , 2ـ پرندگان , 3ـ آبزيان (دريايى )
1ـ چهار پايان ـ اهلى , وحشى
عذاهاى گياهى
تمام ميوه ها و سبزيجات حلال است , مگر آنچه براى بدن ضرر داشته باشد.
غذاهاى حيوانى
`1ـ حلال گوشت , 2ـ مكروه , 3ـ حرام گوشت
1ـ انواع گوسفندان , 2ـ گاو گاوميش 3ـ شتر
1ـ اسب ,2ـ قاطر, 3ـ الاغ
1ـ سگ , 2ـ گربه , 3ـ ساير حيوانات
2ـ چهارپايان وحشى : 1ـ حلال گوشت , 2ـ حرام گوشت
1ـ آهو, 2ـ گاو, 3ـ بز كوهى , 4ـ گورخر
1ـ تما حيوانهاى درنده مانند گرگ و پلنگ حرام مى باشند.(1)
1ـ تمام حيوانهاى درنده حرام گوشت هستند, هر چند از نظر قدرت درندگى ضعيف باشند ; مانند روباه .
2ـ خوردن گوشت خرگوش حرام است .
3ـ تمام انواع حشرات , حرام مى باشند.(2)
اين دسته از پرندگان حلال گوشت هستند:
تمام اقسام كبوترها (قمرى هم نوعى كبوتر است ).
تمام اقسام گنجشكها (بلبل هم نوعى گنجشك است ).
مرغ و خروس
انى دسته از پرندگان حرام گوشت هستند:
خفاش
طاووس .
كلاغ (زاغ هم نوعى كلاغى است ).
تمام پرندگانى كه چنگال دارند ; مانند عقاب .(3)
1ـ خوردن گوشت پرستو و هدهد مكروه است .(4)
2ـ تخم مرغ و ساير پرندگان حلال گوشت , حلال و تخم پرندگان حرام گوشت , حرام است .(5)
3ـ ملخ از پرندگان است و حلال گوشت مى باشد.(6)
1ـ از حيوانهاى دريايى , ماهى پولك دار و برخى از پرندگان دريايى حلال گوشت است .
2ـ ميگو كه همان ملخ دريايى و از پرندگان است , حلال گوشت مى باشد.(7)
خون
فضله (ادرار و مدفوع )
بچه دان
غدد, كه آن را دشول مى گويند.
تخم , كه آن را دنبلال مى گويند (بخز تخم پرندگان حلال گوشت ).
چيزى كه در مغز كله است و به شكل نخود مى باشد.
مغز حرام كه در ميان تيرهء پشت است .
پى كه در دو طرف تيرهء پشت است .
نرى (آلت تناسلى حيوان مذكر)
فرج (شرمگاه )
زهره دان
طحال (سپرز)
مثانه (بول دادن )
حدقهء چشم
چيزى كه در ميان سم حيوان است و به آن ذلت الاشاجع مى گويند.(8)
1ـ خوردن گل حرام است(9) .
2ـ خوردن كمى از تربت سيدالشهدا(ع ) براى شفا يافتن از بيمارى اشكال ندارد(10).
3ـ خوردن و آشاميدن چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس به اطفال حرام است ولى خورانيدن غذاى متنجس به اطفال حرام نيست(11) .
4ـ خوردن چيزى كه براى انسان ضرر دارد حرام است . مثلا خوردن غذاى چرب براى مريض كه غذاى چرب برايش ضرر دارد حرام است(12) .
5ـ نوشيدن شراب و هر مايع مست كنندهء ديگر حرام است .(13)
6ـ بر هر مسلمانى واجب است مسلمان ديگرى را كه نزديك است از گرسنگى يا تشنگى بميرد, نان و آب داده و از مرگ نجات دهد.(14)
7ـ غذاهاى غير گوشتى , كه در كشورهاى غير اسلامى توليد شده است ; اعم از سبزيجات , حبوبات , ميوه ها و فرآروده هاى لبنى مانند: پنير, ماست , كره , خامه كه از حيوان حلال گوشت گرفته مى شود, تخم مرغ و ساير پرندگاه حلال گوشت , نان , بيسكويت , شكلات , آدامس , شيرينى و ساير خوردنيهايى كه از گوشت حيوان نيست , پاك و خوردن آنها حلال است , مگر آن كه انسان يقين كند نجس شده است .
بنابراين مسأله چند صورت دارد
مى داند كه با بدن كافر تماس نداشته و به نحو ديگرى نيز نجس شده است ـ پاك و حلال است .
شك دارد نجس شده است يا نه ـ پاك و حلال است .
احتمال مى دهد نجس شده باشد ولى يقين ندراد ـ پاك و حلال است .
مى داند بر اثر تماس با بدن كافر يا به گونه اى ديگر نجس شده است ـ نجس و حرام است(15) .
1ـ هر نجسى حرام است ولى هر حرامى نجس نيست .
2ـ خوردن هر نوع خاك و گل حرام است , مگر قدرى از تربت امام حسين عليه السلام براى شفا يافتن از بيمارى .(16)
1ـ خوردن غذاى ديگران بدون اذن و رضايت صاحبش حرام است هر چند كافرى باشد كه اموالش محترم است ; مانند اهل ذمه .(17)
2ـ خوردن غذا در خانه اين افراد بدون اجازه جايز است .
پدر و مادر
فرزندان
برادران و خواهران
همسر
وكيل در خانهء موكل خود, در صورتى كه حفظ اموال و كارهاى خود را به او واگذار كرده باشد.(18)
3ـ افرادى كه در مسأله قبل گفته شده اگر بدانند, صاحبخانه رضايت ندارد نمى تواننداز غذاى خانه او استفاده كنند, ولى در صورت شك اشكال ندارد(19).
4ـ احتياط آن است كه افراد فوق تنها به خوردن غذاهايى مانند نان , خرما و خورشت و ميوه هاى متعارف اكتفا كنند و از خوردن غذاها و ميوه هاى گران قيمت كه معمولا براى ميهمان و مواقع نياز ذخيره مى شود پرهيز كنند(20).
حفظ جان متوقف بر حرام باشد ; مثلا در موقعيتى قرار گرفته است كه به جز غذاى حرام چيز ديگرى نيست و اگر نخورد از گرسنگى مى ميرد.
مداوى مرضى كه تحمل آن به طور معمول ممكن نيست , متوقف بر خوردن يا اشاميدن حرام باشد و به تشخصى پزشكان ماهر و مورد اطمينان معالجهء آن منحصر در استفاده از همان دارو باشد.
او را به خوردن يا آشاميدن حرام وادار كرده اند, به گونه اى كه اگر نخورد جانش يا آبرويش يا مقدار قابل توجهى از اموالش در خطر است , و همچنين است اگر جان يا آبروى افراد محترمى در خطر باشد.
در مقام تقيه كه خوف از جان و مال و آبرو داشته باشد, همانگونه كه در فرض قبل گذشت .(21)
مسأله : در تمام مواردى كه خوردن يا آشاميدن حرام , جايز مى شود, بايد به مقدار ضرورت اكتفا كنند و زياده بر آن جايز نيست .(22)
1- دستها را قبل از غذا و پس از آن بشويد.
2- در اول غذا (بسم الله) ودر پايان ( الحمد لله) بگويد.
3ـ با دست راست غذا بخورد.
4ـ لقمه را كوچك بردارد.
5ـ غذا را خوب بجود.
6ـ ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.
7ـ اگر چند نفر سر سفره نشسته اند, هر كسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
8ـ ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند و بعد از همه دست بكشد.(23)
1ـ در حال سيرى غذا خوردن .
2ـ پر خورى (زياد غذا خوردن ).
3ـ نگاه كردن به صورت ديگران هنگام غذا خوردن .
4ـ خوردن غذى داغ .
5ـ فوت كردن به غذايى كه مى خورد.
6ـ پاره كردن نان با كارد.
7ـ گذاشتن نان زير ظرف غذا.
8ـ دور انداختن ميوه , پيش از آن كه كاملا را بخورد.(24)
1ـ در روز, ايستاده آب بخورد.
2ـ پيش از آشاميدن آب <بسم الله > و بعد از آن <الحمدلله > بگويد.
3ـ به سه نفس اب بياشامد.
4ـ پس از آشاميدن آب , حضرت امام حسين ـ عليه السلام ـ و خاندان و ياران او را ياد و قاتلان ايشان را لعن كند.(25)
1ـ زياد آشاميدن .
2ـ آشاميدن آب بعد از غذاى چرب .
3ـ با دست چپ آب نوشيدن .
4ـ در شب , ايستاده آب نوشيدن .(26)
خون
فضله (ادرار و مدفوع )
بچه دان
غدد, كه آن را دشول مى گويند.
تخم , كه آن را دنبلال مى گويند (بخز تخم پرندگان حلال گوشت ).
چيزى كه در مغز كله است و به شكل نخود مى باشد.
مغز حرام كه در ميان تيرهء پشت است .
پى كه در دو طرف تيرهء پشت است .
نرى (آلت تناسلى حيوان مذكر)
فرج (شرمگاه )
زهره دان
طحال (سپرز)
مثانه (بول دادن )
حدقهء چشم
چيزى كه در ميان سم حيوان است و به آن ذلت الاشاجع مى گويند.(27)
1ـ خوردن گل حرام است(28) .
2ـ خوردن كمى از تربت سيدالشهدا(ع ) براى شفا يافتن از بيمارى اشكال ندارد(29).
3ـ خوردن و آشاميدن چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس به اطفال حرام است ولى خورانيدن غذاى متنجس به اطفال حرام نيست(30) .
4ـ خوردن چيزى كه براى انسان ضرر دارد حرام است . مثلا خوردن غذاى
چرب براى مريض كه غذاى چرب برايش ضرر دارد حرام است(31) .
5ـ نوشيدن شراب و هر مايع مست كنندهء ديگر حرام است .(32)
6ـ بر هر مسلمانى واجب است مسلمان ديگرى را كه نزديك است از گرسنگى
يا تشنگى بميرد, نان و آب داده و از مرگ نجات دهد.(33)]
7ـ غذاهاى غير گوشتى , كه در كشورهاى غير اسلامى توليد شده است ; اعم از سبزيجات , حبوبات , ميوه ها و فرآروده هاى لبنى مانند: پنير, ماست , كره , خامه كه از حيوان حلال گوشت گرفته مى شود, تخم مرغ و ساير پرندگاه حلال گوشت , نان , بيسكويت , شكلات , آدامس , شيرينى و ساير خوردنيهايى كه از گوشت حيوان نيست , پاك و خوردن آنها حلال است , مگر آن كه انسان يقين كند نجس شده است .
مى داند كه با بدن كافر تماس نداشته و به نحو ديگرى نيز نجس شده است ـ پاك و حلال است .
شك دارد نجس شده است يا نه ـ پاك و حلال است .
احتمال مى دهد نجس شده باشد ولى يقين ندراد ـ پاك و حلال است .
مى داند بر اثر تماس با بدن كافر يا به گونه اى ديگر نجس شده است ـ نجس و حرام است(34) .
1ـ هر نجسى حرام است ولى هر حرامى نجس نيست .
2ـ خوردن هر نوع خاك و گل حرام است , مگر قدرى از تربت امام حسين عليه السلام براى شفا يافتن از بيمارى .(35)
كافرى باشد كه اموالش محترم است ; مانند اهل ذمه .(36)
2ـ خوردن غذا در خانه اين افراد بدون اجازه جايز است .
پدر و مادر
فرزندان
برادران و خواهران
همسر
وكيل در خانهء موكل خود, در صورتى كه حفظ اموال و كارهاى خود را به او واگذار كرده باشد.(37)
3ـ افرادى كه در مسأله قبل گفته شده اگر بدانند, صاحبخانه رضايت ندارد نمى تواننداز غذاى خانه او استفاده كنند, ولى در صورت شك اشكال ندارد(38).
4ـ احتياط آن است كه افراد فوق تنها به خوردن غذاهايى مانند نان , خرما و خورشت و ميوه هاى متعارف اكتفا كنند و از خوردن غذاها و ميوه هاى گران قيمت كه معمولا براى ميهمان و مواقع نياز ذخيره مى شود پرهيز كنند(39).
غذاى حرام چيز ديگرى نيست و اگر نخورد از گرسنگى مى ميرد.
مداوى مرضى كه تحمل آن به طور معمول ممكن نيست , متوقف بر خوردن يا
اشاميدن حرام باشد و به تشخصى پزشكان ماهر و مورد اطمينان معالجهء آن منحصر
در استفاده از همان دارو باشد.
او را به خوردن يا آشاميدن حرام وادار كرده اند, به گونه اى كه اگر نخورد جانش يا
آبرويش يا مقدار قابل توجهى از اموالش در خطر است , و همچنين است اگر جان يا
آبروى افراد محترمى در خطر باشد.
در مقام تقيه كه خوف از جان و مال و آبرو داشته باشد, همانگونه كه در فرض
قبل گذشت .(40)
مسأله : در تمام مواردى كه خوردن يا آشاميدن حرام , جايز مى شود, بايد به مقدار ضرورت اكتفا كنند و زياده بر آن جايز نيست .(41)
4ـ لقمه را كوچك بردارد.
5ـ غذا را خوب بجود.
6ـ ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.
7ـ اگر چند نفر سر سفره نشسته اند, هر كسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
8ـ ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند و بعد از همه دست بكشد.(42)
1ـ در حال سيرى غذا خوردن .
2ـ پر خورى (زياد غذا خوردن ).
3ـ نگاه كردن به صورت ديگران هنگام غذا خوردن .
4ـ خوردن غذى داغ .
5ـ فوت كردن به غذايى كه مى خورد.
6ـ پاره كردن نان با كارد.
7ـ گذاشتن نان زير ظرف غذا.
8ـ دور انداختن ميوه , پيش از آن كه كاملا را بخورد.(43)
1ـ در روز, ايستاده آب بخورد.
2ـ پيش از آشاميدن آب <بسم الله > و بعد از آن <الحمدلله > بگويد.
3ـ به سه نفس اب بياشامد.
4ـ پس از آشاميدن آب , حضرت امام حسين ـ عليه السلام ـ و خاندان و ياران او را ياد و قاتلان ايشان را لعن كند.(44)
1ـ زياد آشاميدن .
2ـ آشاميدن آب بعد از غذاى چرب .
3ـ با دست چپ آب نوشيدن .
4ـ در شب , ايستاده آب نوشيدن .(45)